سنگر نشینان

نسأل الله منازل الشهداء . . .
ذکر کاشف الکرب
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

تکرار زیبای تاریخ...

01 مرداد 1393 توسط SAFA
رفقا سلام!
خیلی اتفاقی داشتم تو سایت شهدای انقلاب اسلامی  میگشتم که این مطلب نظرم رو جلب کرد؛
گفتم شاید اشکالی نداشته باشه اگه تو وبلاگم به عنوان پست امروزم بذارمش!
شما هم بخونید ونظر بدید ،
امیدوارم با خوندن این مطلب حالتون خوب بشه!

ماجرای شهادت پدرو پسری در آغوش هم

ماجرای شهادت پدرو پسری در آغوش همشهدای ایران:  کسی‌ چه می‌دانست تاریخ دوباره در هشت سال دفاع مقدس تکرار شود و پسری سر بر بالین پدرش ۲۵ سال آرام بگیرد و ۲۵ سال این دو شهید گذر زمان را به نظاره بنشینند تا گروهی از بچه‌های تفحص بیایند و پدر و پسر را از دل صحرا به دیار خود بازگردانند.

وقتی در احوالات آل‌الله می‌خواندیم: « امام حسین علیه السلام وقتی بر بالین حضرت علی اکبر علیه السلام رسید که جان باخته بود. صورت بر چهره خونین او نهاد و دشمن را نفرین کرد: «قتل‌الله قوماً قتلوک…» و تکرار می‌کرد که: «علی الدنیا بعدک العفا». و جوانان هاشمی را طلبید تا پیکر او را به خیمه‌گاه حمل کنند.

حضرت علی اکبر علیه‌السلام ، نزدیک‌ترین شهیدی است که با حضرت امام حسین علیه السلام دفن شده است. مزار مطهر او پایین پای اباعبدالله الحسین علیه السلام قرار دارد و به همین خاطر ضریح امام، شش گوشه دارد.»

* پدر و پسر مازندرانی که در آغوش هم به شهادت رسیدند / پدر و پسر فدای حسین(ع)


روایت تفحص و کشف شهیدان مفقودالجسد؛ سید ابراهیم و سید حسین اسماعیل زاده، حکایت مرزبانان همیشه بیداری است که در کلاس شهادت، آموزگار وفاداری پسر و پدر به یکدیگر و وحدت وجودی انسان‌ها برای قرب الی‌الله هستند.

سردار “سیدمحمد باقرزاده” مسئول کمیته تفحص شهدا درباره چگونگی کشف پیکرهای مطهر شهیدان اسماعیل زاده - یک ساعت قبل از سال تحویل ۸۹ در معراج شهدای اهواز - روایت می‌کند:

ادامه »

 5 نظر

قفل دل

09 تیر 1393 توسط SAFA

رفقا سلام!

خیلی فکر کردم که اولین پستی که میخوام تو وبلاگم بذارم موضوعش چی باشه؟ تا اینکه دیشب متوسل شدم به خودشون واز خودشون کمک خواستم ! وقفل دلم رو باز کردم، میخوام اولین پست وبلاگم در مورد غریب ترین سنگر نشینانی باشه که احساس میکنم خیلی تنها موندن!

“البته این نظر منه!”

ولی اونا اقتدا کردن به مادر سادات ، به حضرت زهرا (سلام الله علیها) ومثل اون حضرت نام ونشونی ندارن، مطمئنم که خود حضرت هواشونو داره ! بله درست متوجه شدید میخوام درمورد

شهدای گمنام بنویسم ! اونایی که هم تو جبهه گمنام بودند وهم بعد از شهادتشون، ماخیلی مدیون شهداوخانواده هاشونیم،خصوصا خانواده شهدای گمنام و مفقودالاثر…

یکی از همین شهدا میگفت: «بچه ها! اگر رفتید شناسایی و به مشکل خوردید، راه کارتون قفل نشده ، بروید قفل دلتان را باز کنید؛ ببینید چه مشکلی داشتید ده در شناسایی موفق نبودید! بروید فردا شب ، قبل از شناسایی بعدی، روی خودتان کار کنید.»

اونا خودشونا ساخته بودن ، رو خودشون کار کرده بودن ؛ خیلی سخته آدم بتونه اونقدر نفسش رو کم رنگ کنه تا یه رنگ بشه، رنگ خدا بشه!  بوی خدا بده! دنیای اونا با دنیای ما خیلی فرق داره،

{ خدایا ماروهم یک رنگ کن، رنگمون رو خدایی کن؛ میخوایم ماهم بوی تو رو بدیم!!!!!! }

یا شهید…

 1 نظر

درباره این وبلاگ

رفقا سلام!

وصیت نامه شهدا

وصیت شهدا

دسته بندی کلی وبلاگ

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

ابزار هدایت به بالای صفحه

هم سنگران اینترنتی

هدايت به بالاي

روزشمار محرم عاشورا
ذکر کاشف الکرب
جنگ دفاع مقدس
روزشمار فاطمیه
حدیث موضوعی
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس